کاریکاتور فوق به نوعی گویای همه چیز است. در تمام جوامع بخصوص جوامع مشرق زمین، بین عروس و مادر شوهر گسست عاطفی و تفاهمی به درجات مختلف حتی در بهترین شرایط ارتباطی عروس و مادر شوهر دیده میشود( بدون لحاظ استثنائات). بررسی های بنده به عنوان مشاور خانواده نشان میدهد اصلی ترین عامل آن، رقابت بین این دو زن تملک گرا در خصوص مرد ( پسر یا شوهر) است. در واقع، یکی از زیباترین پیوندها در عالم هستی، پیوند مادر و فرزند است و در دیدگاه مادرانه، حضور عروس به نوعی باعث به مخاطره انداختن هویت عاطفی مادر فرزند و احساس نظارت مادر بر خانواده میشود. از طرفی، عروس نیاز به دریافت تمام عشق و عاطفه همسر در رقابت با زنان دیگر حتی مادر فرد دارد و در واقع نوعی تعارض برای جلب توجه پسر( شوهر) ایجاد میشود مخصوصا اگر پسر نسبت به یکی از طرفین، عدالت محبتی یا توجه را لحاظ نکند یا حتی برداشت ذهنی این دو زن در این مفهوم بی عدالتی شکل بگیرد.( لازم به ذکر است این حالت بین داماد و مادر زن هم تا حدودی اما با شدت کمتر صدق میکند). در واقع نیاز مادر شوهر در کسب احترام و حفظ جایگاه و نیاز عروس در کسب و اثبات هویت تازه و آزمون و خطا و یادگیری مدیریت زندگی تازه باعث تنش و عدم درک متقابل در اکثر مواقع میباشد. شکایتهای عمده این دو زن از همدیگر به قرار ذیل است :
شکایتهای عمده عروس از مادرشوهر…………………..
.بی احترامی مادرشوهر و به رسمیت نشناختن هویت عروس به رغم عشق و محبت به پسرشان
. دخالتهای نا بجا در زندگی زن و شوهر در خصوص تربیت فرزند و نحوه خانه داری و رابطه با فامیل و غیره و عدم تفاوت گذاشتن بین دخالت و انتقال تجارب
. شرایط ایجاد شده نامساعد در خانواده شوهر از قبیل عدم پذیرش عروس به عنوان عضو جدید یا متلک انداختن یا زخم زبان زدن و غیره به عروس
. مقایسه ناعادلانه عروس با عروس های دیگر یا دختران خود یا دیگران.
. تحریک پسر علیه عروس جهت تخریب موقعیت عاطفی اجتماعی عروس.
شکایتهای عمده مادرشوهر از عروس…………………..
عدم درک خصومت عروس به خود و رفتار خویش
اشتباه دانستن نظرهای مادرشوهر
اجبار به حرف زدن با او برای راهنمایی نه با میل و علاقه
بی توجهی به شوهر
بی توجهی به زندگی و آشفتگی خانه و خانواده اش
گوش سپردن مدام به حرفهای مادر و خواهر خودش
سوء برداشت بین دخالت و انتقال تجارب و عدم تفاوت بین خیرخواهی و دخالت
تحریک پسر علیه مادر
………………………
بنده به عنوان مشاور خانواده و ازدواج سه عامل را بسیار مهم در این خصوص میدانم :
1- تیپولوژی شخصیتی مادر شوهر و عروس
2- زندگی گذشته آنها ( مثلا اگر مادر شوهر، که خودش قبلا عروس خانواده دیگر بوده است مادر شوهر فهیم و متعادل داشته باشد به احتمال قوی این حالت را تا حد زیادی به عروس منتقل خواهد کرد)
3- شکاف بین نسلی و تغییر سلایق و دیدگاهها
………………………………روش کاهش تنش در تجارب بنده……………………………….
1- پسر ( شوهر) مهمترین فرد در کاهش این تنش میباشد و با ظرافت و تکنیک میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. اولا باید رفتار عادلانه داشته باشد ثانیا در این تنش دنبال مقصر نگردد و بیشتر فضای تعامل و تفاهم خلق کند مخصوصا اگر گاها با محبتهای پنهانی به این دو زن به دور از چشم هم، فضای عاطفی مثبت خلق کند. در ضمن پسر همیشه باید با تکنیک، محبت مادر به عروس و عروس به مادر خود را حتی با وجود نشانه های مخالف آن، به صورت پشت پرده به آنها ابراز کند که در کاهش تنش خیلی موثر خواهد بود.
2- در اکثر مواقع، پدر شوهر نقش مثبت در ذهن عروس و عروس نقش مثبت در ذهن پدر شوهر دارد. عروس زرنگ باید حتما از این ابزار برای به حداقل رساندن رقابت بین خود و مادر شوهر کمک کند چون پدر شوهر ابزار مناسب برای کاهش بسیاری از تنش هاست.
3- زندگی هنر دیدن و شنیدن نیست. هنر ندیدن و نشنیدن است. بنابراین بویژه عروس مخصوصا در اوایل ازدواج، با تیزهوشی و درایت، سعی کند بسیاری از صحبتهای مخالف طبع خود را با وانمود کردن به ندیدن و نشنیدن نادیده بگیرد و تا جایی که ممکن است انتقاد مستقیم از مادر شوهر نداشته باشد و کمک از شوهر یا پدر شوهر در این موارد بسیار کارساز است.
4- اگر تنش بین این دو زن تملک گرا همچنان ادامه دارد احتمال تهدید شیرازه زندگی و انسجام روانی خانواده وجود دارد و باید حتما از مشاوران ازدواج و خانواده حرفه ای کمک گرفت