فوبیا ( ترس مرضی یا هراس)
قبل از پرداختن به این موضوع لازم می دانم تعریفی از واژه های ترس و اضطراب و استرس بیان نمایم هرچند که بین صاحبنظران تعریف مشترک مورد قبول همه وجود ندارد و انواع مختلفی از تعاریف شکل گرفته است و اینجانب سعی میکنم به یکی از متداولترین تعاریف بسنده کنم. ترس و اضطراب هر دو هشداری هستند که فرد را گوش بزنگ می کنند خطری در راه است و باعث می شوند فرد برای مقابله با خطر، اقداماتی بکند. بدن با تحریک دستگاه عصبی و ترشح بعضی هورمون ها باعث می شود که هشیاری فرد و ضربان قلب و فشار خون و قند خون و آمادگی عضلات برای پاسخ به سطح مطلوبی برای دفاع در برابر خطر یا فرار از آن برسد هرچند در صورتی که محرک خطر، خیلی شدید یا مزمن شود ممکن است عناصر ذکر شده هدفمند و مطلوب نتوانند عمل کنند و باعث کاهش کارایی یا انطباق فرد شوند ولی سطح اندکی از ترس یا اضطراب میتواند بر هوشیاری و تفکر و درک و یادگیری و سرعت عمل اثرات مثبت داشته باشد. اما ترس در واقع واکنش به خطری معلوم، معین، بیرونی و غیر تعارضی است اما اضطراب واکنش به خطری نامعلوم، نامعین و مبهم، درونی و تعارضی ( انرژی روانی صرف شده برای انتخاب یکی از گزینه های مقابل خود) است. استرس عبارت است از تجربه واکنش جسمی و روانی به تغییرات یا نیازها یا فشارهای زندگی که تعادل فرد را از حالت اولیه قبل استرس بهم ریخته است و بدن سعی دارد به حالت اولیه قبل از استرس برگردد. اگر واکنش به تغییر مثبت ( قبولی در امتحان) باشد استرس و اگر واکنش به تغییر منفی ( مردودی در امتحان) باشد دیسترس نامیده می شود.
فوبیا شایعترین اختلال روانی است و به طور متوسط بین ۵ تا ۱۰ درصد و حتی طبق برخی گزارشات تا ۲۵ درصد افراد جامعه به یکی از انواع فوبیا مبتلا هستند. به نظر می رسد که این اختلال در زنان شیوع بیشتری از مردان دارد. البته گاها شدت اختلال در حدی نیست که بیمار جهت درمان به پزشک مراجعه کند اما متاسفانه درصد زیادی از افراد مبتلا به آن به درمانگران مراجعه نمیکنند یا با مراجعه هم تشخیص درست داده نمیشود. فوبیا مخصوصا انواع شدید و مزمنش می تواند فرد را در معرض خطر انواع اختلالات افسردگی و اضطراب یا سوء مصرف مواد بویژه الکل یا بیماری های قلبی و عروقی قرار دهد. فوبیا در واقع نوعی ترس غیرمنطقی، افراطی، شدید و مداوم از شی یا موقعیتی یا حتی انتظار مواجه با آن شی یا موقعیت است که در کارکرد های معمول شخصی و اجتماعی فرد اختلال ایجاد کرده است و فرد از آن شی یا موقعیت اجتناب کرده و در صورت اجبار، با سختی زیاد و اضطراب فراوان آن شی یا موقعیت را تحمل میکند. خود فرد به غیرمنطقی یا افراطی بودن ترسش آگاه هست ( شاید در کودکان این آگاهی گاها نباشد) ولی در عین حال قادر به مقابله با آن نیست. به طور مثال ترس از عنکبوت در خانمی که بعد از مشاهده عنکبوت با جیغ و فریاد و اضطراب خیلی زیاد سعی در دوری از عنکبوت کرده و دچار انواع علایم از قبیل تپش قلب و تنفس سریع و تنگی نفس یا احساس خفگی و رنگ پریدگی و عرق و تهوع و حتی تغییر حالت هوشیاری خود گردد و تا خروج عنکبوت از آن موقعیت( حمام، آشپزخانه، توالت، اتاق خواب و..) از رفتن به آن موقعیت اجتناب می کند یا اگر مجبور به ورود با آن موقعیت باشد رنج و اضطراب زیادی را باید تحمل کند. اما اگر ترس از سوسک داشتیم ولی این ترس باعث رنج و عذاب یا اضطراب شدید یا اجتناب مداوم از سوسک و اختلال در عملکرد زندگی شخصی و اجتماعی ما نشد آن دیگر یک ترس معمولی است و ترس مرضی ( فوبیا) نیست.
درباره فوبیا نیز مثل سایر اختلالات روان پزشکی ، روندی واحد به عنوان علت اختلال مطرح نیست و تعامل بین عوامل ژنتیکی و محیطی مختلف باعث بروز این اختلال می شود. یعنی انتقال ژنتیکی فوبیا صورت می گیرد ولی درصد آن در افراد مختلف یکسان نیست و فقط ژنتیک هم به تنهایی مطرح نیست و یادگیری ( تماس با فردی دارای ترس مشابه، یا داشتن تجربه یک ترس اولیه با شی یا موقعیتی و تثبیت آن، انتقال اطلاعات در مورد خطرات چیزهای معین مانند سمی بودن بعضی عنکبوت ها و پیدا کردن این نگرش در خصوص تمام عنکبوت ها) یا تعارض روانشناختی ( مثلا پسر بچه ای از سگ در حال پارس خیلی بترسد ولی در واقع از پدرش می ترسیده و پارس کردن سگ، ناخوداگاه پدر عصبانی را برایش تداعی می کند) هم قویا در آن مطرح است.
از نظر تخصصی، فوبیا ها را به سه دسته کلی تقسیم می کنند :
. ……… فوبیای خاص……………….
این نوع فوبیا بسته به شی یا موقعیت هراس آور به پنج نوع زیر تقسیم می شود :
. هراس از حیوانات : ترس شدید از یک حیوان یا حشره مثل سگ و سوسک
.هراس از عوامل طبیعی : ترس شدید از بلندی، طوفان، رعد و برق، آب، تاریکی، زلزله
. هراس از زخم، تزریق، خون : ترس شدید توام با اضطراب شدید یا حتی غش با دیدن خون یا تزریق
. هراس موقعیتی : ترس شدید از مثلا هواپیما و پرواز، اسانسور، تونل، پل، دندان پزشکی، مکان های بسته
. هراس های دیگر : شامل هراس هایی که در چهار گروه فوق نیستند مانند ترس از بیماری، خفگی، مرگ، غریبه ها
…………فوبیا اجتماعی……………
ترس غیرمنطقی، افراطی ، شدید و دایم مثل سایر فوبیا ها است اما در موقعیت های اجتماعی مخصوصا در برابر چشمان افراد ناآشنا است یا در شرایطی که احتمال موشکافی دیگران در خصوص فرد وجود دارد و فرد می ترسد به گونه ای رفتار کند که تحقیر یا شرمنده شود مثلا در زمان صحبت کردن در جلوی دیگران در جلسه ای یا سخنرانی، صدایشان می لرزد، لرزش دست پیدا میکنند، صورتشان سرخ می شود، اشتباهات کلامی پیدا میکنند.
…………….بازار هراسی………..
ترس بیمارگونه از مکان های عمومی و مکان های باز است که پیشرفت آن منجر به حمله اضطرابی می شود. این افراد از بودن در مکان هایی که فرار از آنجا مشکل یا خجالت آور است یا در صورت بروز حملات اضطرابی دسترسی به کمک امکان پذیر نیست وحشت می کنند. چنین افرادی از حضور در مکان های شلوغ و پرازدحام مثل مراکز خرید، سالن های تئاتر یا سینما اجتناب می کنند. حتی ایستادن در صف نیز آنها را تحریک می کند. همچنین احتمالاً از سوار شدن به اتومبیل، قطار،اتوبوس و مترو و… دوری می کنند و لازم هست کسی فرد را همراهی کند وگرنه دچار رنج و اضطراب شدید می شود که در موارد شدیدتر فرد فقط در خانه احساس امنیت و آرامش می کند و در واقع یکی از ناتوان کننده ترین انواع فوبیا است که باعث اختلال واضح در زندگی می شود.
لازم به ذکر است که در کودکان اضطراب در برابر انواع فوبیا به صورت چسبیدن به والدین، تندخویی، گریه و فغان، میخکوب شدن خود را نشان دهد ولی باید ترس های طبیعی در کودکان را هم مدنظر قرار داد در واقع بسیاری از ترس های کودکی طبیعی هستند و در سنین خاصی ایجاد می شوند برای مثال بسیاری از کودکان ترس از تاریکی دارند ولی این به معنای داشتن فوبیا نیست و در بیشتر موارد همراه با رشد فیزیکی و عقلی این ترس ها نیز از بین می رود. اگر ترس فرزند، زندگی روزمره را مختل نمی کند یا در او آشفتگی و رنج و عذاب زیادی به وجود نمی آورد، دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. اما اگر ترس در فعالیت های اجتماعی ، عملکرد تحصیلی یا خواب و اشتهای کودک اختلال ایجاد کرده است بهتر است که با یک روانپزشک مشورت شود.
ترس های طبیعی در کودکان:
2-5سال: صداهای بلند، غریبه ها، اشخاص با لباس های ویژه مثلا دلقک ها، جدایی از والدین، اشیاء بزرگ.
3-6سال: چیزهای تصوری مثل غول، هیولا، جادوگر، تاریکی، لولو و صداهای ناشناس.
7-13 سال: ترس های واقعی تر مثل زخم و جراحی، بیماری، مدرسه، مرگ، موقعیت های طبیعی.
درمان :
انواع درمان های دارویی و غیردارویی برای این اختلالات ابداع شده اند که بسیار موثر در اکثر موارد هستند. در خصوص فوبیای خاص یکی از متداولترین رویکردها، رفتار درمانی شناختی به صورت مواجهه سازی و حساسیت زدایی تدریجی و شناخت درمانی است. مثلا در خصوص مثال سوسک :
قدم 1 : نگاه به تصویر سوسک یا تجسم سوسک در ذهن
قدم2 : تماشا کردن فیلمی از حشرات سوسک
قدم 3: نگاه به سوسک از پشت پنجره یا یک محفظه شیشه ای که سوسک در آن قرار داده شده
قدم 4: ایستادن در گوشه ای از اتاق و نگاه به سوسک
قدم 5: ایستادن در 5 متری سوسک
قدم 6: ایستادن در 2 متری سوسک
قدم 7 : ایستادن در کنار سوسکی که در دست درمانگر است
قدم 8: لمس با دستکش یک سوسک کوچک در دست درمانگر یا در محفظه شیشه ای
قدم 9: لمس بدون دستکش یک سوسک کوچک در دست درمانگر یا محفظه شیشه ای
قدم 10 : لمس یک سوسک بزرگ بدون دستکش در دست درمانگر یا محفظه شیشه ای
قدم 11: لمس یک سوسک بزرگ آزاد به تنهایی
هر مرحله با تکنیک های آرام سازی و شناخت درمانی توام می شود و نشان میدهد سوسک ممکن است هراس اور باشد ولی خطرناک یا زیانبار نیست در نتیجه باعث کنترل بیشتر بر خود و محیط گردیده و به تدریج ترس ها کم و محو می شود.در سایر انواع فوبیا هم می توان با همین روش و گاها کمک از خانواده درمانی و روانکاوی و هیپنوتیزم هم استفاده کرد. داروهای بسیار موثر در درمان این اختلال وجود دارد که فقط باید توسط روانپزشک تجویز گردد.