ی ب
تربيت جنسي هم مانند تربيت دینی ،عقلاني، سياسي، اجتماعي و… يكي از انواع تربيت است و شامل همه آگاهيها و آموزشهايي ميشود كه هر يك از ما بايد آنها را از دوران اوليه زندگي، در جهت رشدي متناسب و متعادل غريزه جنسي فرا بگيریم و غفلت درباره آن عواقبي ناخوشايند را در بزرگسالي برجاي خواهد گذاشت كه از آن جمله ميتوان به اختلالات جنسي، زندگي مشترك ناموفق و حتي گرايش به بزهکاری اشاره كرد.
تربیت جنسی کودک
تورج شمشیری نظام، روانپزشک
شعار جهانی در تربیت جنسی کودک : نترسید، کودک باید بداند
تربیت جنسی کودک از آن جهت که امر نوینی در تربیت کودک محسوب میشود مورد مناقشه بسیاری از کارشناسان حوزه علوم رفتاری و جنسی است. نظرات مختلف در خصوص زمان اموزش و نحوه اموزش و فرد یا افراد مسوول در اموزش و تربیت جنسی کودک وجود دارد. اما دو چیز مورد اتفاق نظر است. اولا هدف تربیت جنسی کودک است نه آموزش جنسی. به عبارتی دیگر در اموزش جنسی داده ها و اطلاعات حوزه مسایل جنسی مطرح است اما در تربیت جنسی این اموزش ها باید به صورت عملکردی و نهادینه در فرد شوند و باعث رشد متناسب و تکامل رفتارهای جنسی گردد. دوما در این خصوص روانشناسی جامعه نگر مطرح است. یعنی این نوع تربیت باید با نگاه به باورهای عرفی و فرهنگی و دینی منطقه متناسب باشد و در واقع بومی گردد. بسیاری از متخصصان در درجه اول والدین و سپس مدرسه و در نهایت کتاب را مسوول تربیت جنسی کودک میدانند اما در کشور ما دو مساله در این خصوص وجود دارد اولا تحقیقات میدانی چندانی وجود ندارد اما یکسری از تحقیقات نشان داده است که در ایران بیشتر افراد از طریق دوستان یا اینترنت به اطلاعات جنسی دست پیدا میکنند و اکثرا این اطلاعات با بلوغ شناختی انها متناسب نیست و باعث سردرگمی و افسردگی و گاهی بلوغ زودرس جنسی میگردد دوما متاسفانه بسیاری از والدین نه تنها در خصوص تربیت عمومی کودک اطلاعات و مهارت علمی ندارند در زمینه تربیت جنسی کودک وضعیت ناآگاهی و اطلاعات نادرست و آسیب زا به مراتب بیشتر است و تربیت جنسی کودک که یکی از اساسی ترین نوع تربیت برای شکل گیری شخصیت است مغفول مانده است.
کودک از بدو تولد تمایلات جنسی دارد مانند مکیدن پستان مادر، بنابراین تربیت جنسی از همان بدو تولد شروع میشود یعنی حتی زمانی که والدین و اطرافیان متوجه نیستند به طور مستقیم و غیرمستقیم در حال تاثیر گذاری و جهت دهی هویت جنسی کودک هستند.هویت جنسی در واقع احساس مردانگی یا زنانگی فرد است مصداق جملات من پسرم / من دخترم و دارای سه مرحله است: 1- مرحله برچسب یا اولیه : تا دوسالگی با توجه به خصوصیات ظاهری و جسمانی به خود و دیگران برچسب دختر و پسر میزند( یک فرد مرد است چون ریش و سبیل دارد/ یک فرد زن است چون موهای بلند دارد و دامن پوشیده است حالا اگر این زن موهای کوتاه و شلوار مردانه بپوشد ممکن است کودک او را مرد تصور کند)2- مرحله ثبات جنسی : در سه تا چهار سالگی کودک میداند جنسیت در طول زمان ثابت است ( دختر در اینده مادر میشود ) ولی هنوز درک ثبات جنسیت در موقعیت های مختلف را ندارد ( مثلا مردی که موهای بلند دارد و در حال اشپزی است فکر میکند جنسیتش عوض شده است) 3- مرحله تداوم جنسیتی : از 5 سالگی میداند جنسیت در طول زمان و موقعیت های مختلف ثابت است. طلایی ترین زمان شکل گیری هویت جنسی در فاصله زمانی سه تا شش سالگی است و کودک باید با والد همجنس همانند سازی کند و نسبت به والد غیرهمجنس محبت نامشروط داشته باشد به عبارتی پسر باید با پدر و دختر باید با مادر همانند سازی کنند و از طرفی پسر محبت نامشروط به مادر ( یعنی نه بخاطر دریافت پاداش یا ترس از تنبیه)و دختر به پدر داشته باشد.در صورتی که این اصل رعایت نشود آسیب های زیادی در بزرگسالی همراه ان خواهد بود مثلا پسری که با مادر همانند سازی کرده باشد میتواند باعث گرایش پسر به مادر و تقویت خصوصیات زنانه، احتمال عدم رضایت از جنسیت خود در اینده و ایجاد رگه های اختلال هویت جنسی یا همجنس گرایی، حامی نبودن از همسر و فدا کردن همسر به پای مادر، انتخاب همسری شبیه به مادر و تملک گرایی زیاد، دشمنی یا عدم رابطه خوب با پدر و… گردد و اگر دختر با پدر همانند سازی کرده باشد میتواند باعث گرایش دختر به پدر و تقویت خصوصیات مردانه، علاقه به بازیهای و اجتماعات مردانه،آرایش مو و لباس های پسرانه،تمایل به ورزشهای خشن، رابطه نه چندان خوب با مادر و احتمال عدم رضایت از جنسیت و ایجاد رگه های اختلال هویت جنسی و…گردد.
برای اینکه هویت جنسی سالم شکل بگیرد قوانین زیادی وجود دارد که به بعضی از انها اشاره میشود: 1- وقت گذاشتن پدر برای پسر و مادر برای دختر بویژه در سه تا 6 سالگی 2-عدم تبعیض بین دختر و پسر و تخریب نکردن جنسیت ( مثلا اگر بگوییم پسرها قوی هستند و دخترها ضعیف، دختر نقش زنانه برایش خوشایند نخواهد بود) 3- اسباب بازیها و بازیها و لباس ها و ارایش مو متناسب با جنسیت فرد 4- توصیف کردن زنانه و مردانه ( چه دختر نازی، دخترم یه پا خانم شده// بعد از بابا، پسرم مرد خانه است) 5- استفاده از اسم مناسب و کامل برای کودک ( نه اسامی که مبهم هستند و جنسیت را به طور واضح نشان نمیدهند یا مشترک بین دو جنس هستند مثلا اسامی شروین و ارین و اشرف کاربرد زنانه و مردانه دارد// یا خلاصه کردن اسم کامل به طوری که فرد شناخت از نام واقعی خود ندارد مثلا مجتبی را مجی صدا کردن)6- نامیدن اسامی علمی دستگاه تناسلی و نه اسامی اختراعی و انتزاعی ( آلت، بیضه، پستان، مهبل ) 7- بوسیدن بچه ترجیحا از سر یا پیشانی و ترجیحا بعد 6 سالگی توسط جنس مخالف بوسیده نشود و دست دادن با هم اموزش داده شود 8- بین 3 تا 6 سالگی پدر باید پسر و مادر باید دختر را حمام ببرد و بعد 6 سالگی استقلال کودک در شستشو و نظارت و کمک والدین 9- اموزش خصوصی بودن اعضا تناسلی و محرمانه بودن ان
مقالات و کتابهای مختلف مراحل رشد جنسی کودک را به صور مختلف ارائه داده اند اما به صورت مشترکات کلی شامل:
الف) از هنگام تولد تا 3 سالگی
● نسبت به اعضای مختلف بدن خود کنجکاو و حساس میشود و در صدد شناسایی و کشف آنها بر میآید .
● از لمس کردن دستگاه تناسلی خود لذت میبرد.
● به راحتی و بدون ترس و خجالت درباره اندام و اعضای بدن خود صحبت میکند .
● قادر به صحبت با دیگران و درک گفتههای آنان است . میتوان نام اعضای بدنش را به او یاد داد .
ب) کودکان 5-4 ساله
● احساس کنجکاوی درباره تمام مسایلی که به جنسیت مربوط میشود . برای مثال ، دختر و پسر چه تفاوتی با هم دارند؟ … چرا مردان حامله نمیشوند؟ … کودک چگونه به دنیا میآید ؟ و …
● ارضای حس کنجکاوی درباره اندامهای تناسلی کودکان دیگر برای مقایسه با خود از طریق بازیهایی مثل دکتر بازی.
● شکل گیری هویت جنسی و توانایی تشخیص دادن دختر یا پسر بودن خود .
● فهم و درک رفتارها و نقش های زنانه و مردانه و تفاوت گذاشتن بین نقشهای مادر و پدر در خانه (زن و مرد بودن).
● آگاهی کامل نسبت به اندامها و اعضای بدن خود .
پ) کودکان 9-6 ساله
● اغلب کودکان 9-6 ساله مایل به دوست شدن و بازی کردن با کودکان همجنس خودند( به خاطر ورود در این سن به دوره نهفتگی جنسی قبل بلوغ) . این گروه کاملا به نقشهای جنسیتیشان حساس و هوشیارند .
● تشخیص خصوصی و محرمانه بودن مسایل مربوط به جنسیت
● توجه به صحبتهای دوستان ، اعضای خانواده ، رسانهها و … درباره مسایل جنسی .
● درک کامل نقشها و تصورات قالبی خانوادهها دربارهی مسایل جنسیتی . برای مثال ، این کار پسرانه است و این کار دخترانه .
ت)کودکان14-10 ساله
● داشتن احساسی آگاهانه نسبت به جنسیت خود و شیوههای ابراز وجود متناسب با آن .
● تشخیص احساسات سالم مربوط به تغییرات حالات عاطفی – رفتاری جنس خود .
● نگرانی و اضطراب در مورد بلوغ و آنچه رخ خواهد داد
● احساس خجالت و شرمساری از پرسیدن سوالات جنسی خود .
● آگاهی از اهمیت و ارزش خصوصی بودن اعضای بدن خود
کودکان همه چیز برایشان عجیب وقابل پرسش است و کنجکاو هستند و سوالات زیادی میپرسند هرچند گاهی هدف از سوال ارضای کنجکاوی نیست و بخاطر عادت به سوال کردن یا جلب توجه یا وقت گذراندن است اما آن چیزی که مهم است برای کودکان تفاوتی بین سوال جنسی و غیرجنسی نیست و برای انها بینی و آلت تناسلی فقط یک عضو قابل سوال است و افراد نباید با نگاه بزرگسالی سوالات کودک را تجزیه و تحلیل کند چون برای کودک فقط یک سوال است و برای والدین ممکن است تابو یا تقید فرهنگی و دینی باشد.پاسخ به سوالات جنسی مانند سوالات غیرجنسی بسیار مهم است و حتی خیلی مهمتر، چون بسیاری از والدین به سوالات غیرجنسی را تا حد زیادی درست پاسخ میدهند اما در مواجه با سوالات جنسی کودک گاهی دچار احساس شرم و ناراحتی و گیجی و عدم پاسخگویی صحیح به کودک بخاطر عدم داشتن دانش لازم در این خصوص، نگرانی از گمراهی فرزند، نگرش تابویی به امور جنسی و عدم دانستن حد و مرز پاسخ میشوند و سه نوع واکنش میدهند : 1- عدم دادن اطلاعات (توهین و تحقیر و تمسخر: فضولی نکن، بچه رو چه به این حرفها// تهدید و تنبیه : باز از این حرفها بزنی به بابا میگم // سرخ و ناراحت شدن : زدن روی دست خود و گفتن این چه سوالی است// بی تفاوتی و گریز : از پدرت بپرس //چهره کریه و گناه الود ساختن از مسایل جنسی : عیبه! زشته!این چه سوالی بدیه) که باعث احساس شرم و گناه و ترس و عیب دانستن امور جنسی و ایجاد اختلالات فراوان جنسی در بزرگسالی میگردد. 2- دادن اطلاعات غلط : سوال کودک : من چطور دنیا امدم؟ از کوچه پیدات کردیم! از اسمان افتادی! اقا کلاغه اوردت!) که وقتی کودک با افزایش سن پاسخ صحیح را یافت و متوجه شد والدین به او دروغ گفته اند دیگر اعتماد خود به والدین را از دست داده و سعی در گرفتن اطلاعات از منابع دیگر میکند و حتی این بی اعتمادی ممکن است تا اخر عمر همراه او باشد 3- دادن اطلاعات زیاد ( توضیح طب زایمان و مسایل مفصل و غیرضروری که باعث سردرگمی و گاهی بلوغ زودرس جنسی کودک میگردد)
و اما پاسخ مناسب : پاسخ باید مناسب با سن و رشد شناختی کودک و به صورت پلکانی و مرحله به مرحله، قابل فهم، ساده و بدون ابهام و بدون ایجاد ترس یا احساس شرم و گناه باشد و بهترین سن برای پاسخ به ان، زمانی است که کودک شروع به سوال جنسی میکند هرچند گاهی ذکر میشود اگر کودک بعد از 5 یا 6 سالگی سوال در این خصوص نپرسید باید به صورت غیرمستقیم علت را جویا شویم.بیشترین سوالات جنسی کودکان در حول دو محور چگونگی خلق بچه و چگونگی دنیا امدن آن است. موقع سوال کردن بچه، والد باید ضمن بازخورد مثبت در این خصوص، در ابتدا ریشه سوال را متوجه شود. قبل جواب سوال : سوال خوبی پرسیدی عزیزم( بازخورد مثبت برای ایجاد حس امنیت در کودک) چی شد این سوال به ذهنت رسید؟چی میخواهی بدونی ( شناسایی ریشه سوال مثلا شاید معلم یا همسایه حامله را دیده باشد، از دوستانش شنیده باشد، فیلم دیده باشد، سوئ استفاده جنسی شده باشد )
سوال : بچه از کجا دنیا می اید؟
پاسخ به کودکان 2 تا 6 سال : مثال تخم جانور یا هسته میوه( دیدی مرغ یا پرنده روی تخم مینشیند و تبدیل به جوجه میشه مادر هم تخم را در درون شکمش نگه میدارد و تبدیل به جوجه ( بچه میشود))
پاسخ به کودک 7 تا 8 ساله : مادر در داخل شکمش کیسه ای به اسم رحم دارد که تخم در درون ان بچه میشود
سوال : این تخم کجا بود؟ چطور وارد شکم شد؟ پاسخ مثال هسته میوه : خداوند این تخم را از اول داخل شکم موجودات برای تولید بچه قرار داده است.
سوال : این کیسه رحم یا تخم را میخواهم ببینیم؟ بعضی اعضای بدن قابل دیدن نیستند مثل قلب، بیا گوشت رو بذار روی سینه ام ضربانش رو گوش بده، رحم و تخم هم قابل دیدن نیستند
سوال: بچه از کجای شکم بیرون میاید؟ پاسخ : حالت سزارین ( کمی پایین تر از ناف را بدون دیده شدن دستگاه تناسلی نشان میدهیم)
سوال : چرا بچه پدر دنیا نمی اورد؟ پاسخ: چون رحم ندارد….سوال: چرا رحم ندارد؟ پاسخ : پدر و مادر با هم فرق هایی دارند میبینی پدر ریش/ سبیل دارد و مادر ندارد مادر هم چیزهایی دارد که پدر ندارد.
بنابراین تربیت جنسی علمی متناسب با سن و رشد شناختی و به صورت پلکانی نه تنها باعث تجربه جنسی یا انحراف جنسی یا بلوغ زودرس جنسی نمی گردد بلکه اکثرا مشکلات بشری از جهل است. اموزش ناشیانه و زود هنگام نامتاسب با سن ممکن است فرد را دچار بلوغ زودرس جنسی نامتناسب با فیزیک و فیزیولوژی و رشد ذهنی کرده و باعث سردرگمی و بحران هویت شود و آموزش دیرهنگام باعث بلوغ جنسی دیررس و اسیب به رشد روانی جنسی سالم در مراحل مختلف زندگی گردد.
ش