اختلالات میل جنسی Sexual Desire Disorder( که سرد مزاجی هم نامیده میشود) به دو گروه تقسیم میشود: اختلال کمبود میل جنسی Hypoactive Sexual Desire Disorder
اختلال انزجار یا بیزاری جنسی Sexual Aversion Disorder
اختلال کمبود میل جنسی از اختلال انزجار جنسی شایعتر است و در زنان بیشتر از مردان دیده می شود ولی در اختلال انزجار جنسی، شدت اختلال بیشتر است. آمار نشان میدهد حدود ۲۰% افراد اختلال کمبود میل جنسی دارند.اختلال انزجار جنسی شبیه فوبیا ( ترس مرضی) میباشد و همزمان با اختلال کمبود میل جنسی هم میتواند در فرد وجود داشته باشد و هر دو نشاندهنده فرکانس پایین تعاملات جنسی هستند.در تشخیص گذاری بالینگر باید سن، سلامت کلی و استرس های زندگی درمان جو را ارزیابی کند و باید مشخص کند قبل از شروع اختلال، میل جنسی در چه سطحی بوده است. نیاز به تماس و ارضا جنسی در بین افراد مختلف و از زمانی به زمان دیگر در هر فرد فرق میکند. مثلا اگر زوجی در ماه ۴ بار رابطه جنسی داشته باشند و سبب ناراحتی در آنها نشود نباید تشخیص اختلال میل جنسی در آنها گذاشت.
عوامل ایجاد سرد مزاجی در زنان
عوامل شخصیتی، عوامل وابسته به فیزیولوژی، عوامل فرهنگی، جامعه شناسی و روانشناسی در این زمینه تأثیر دارند.
عوامل روانی مثل ترس از حاملگی، افسردگی پس از زایمان، طرد شدن از جانب شریک جنسی، ضربه روحی تازه، ترس از آسیب های واژن، احساس خصومت نسبت به مردها، احساس گناه، از دست دادن کنترل یا رفتار پرخاشگرانه، انتظارات فرهنگی و محدودیت های مربوط به جامعه در اختلالات زنان مؤثرند. مشخص شده است که مصرف داروهای ضدافسردگی(مثل ایمی پرامین)،MAOI و مثل بعضی از فنوتیازین ها)، ضد اضطرابها(مثل بعضی از بنزودیازپین ها) و داروهای ضد فشارخون(مثل متیل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم و نهایتا سردمزاجی در زنان می شوند. آسیب دیسک بین مهره های کمری و ستون فقرات نیز روی این اختلال تأثیر دارند.
فکر اشتباه: بعضی از زنان فکر می کنند که زن باید همیشه خود دار باشد ، و هـیـچ گـاه خود در مسائل زناشویی اقدام به کاری نکند.و هرگاه که همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسی را انجام دهد و در هنگام رابطه نیز منفعل باشد و نظاره گر .بـرخـی از زنان از ترس آنکه از طرف شوهر به شهوترانی متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسی امتناع می ورزند و ترجیح می دهند برای همیشه هم خود و هم طرف خویش را از این لذت محروم سـازنـد.زنان باید باور کنند که آنها نیز حق لذت بردن از یک رابطه جنسی سالم با همسر خود را دارند.و باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. و حتی در هنگامی که احساس نیاز می کنند خود شروع کننده باشند .
در روابـط جـنـسی ، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بی میل ] رابازی کند. هـمـان طـوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب می شود که عکس العمل تحریکی خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب می شود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده ، برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. البته نباید از زن انتظار داشت که پیوسته در ابراز علاقه جنسی آغازگر باشد. این که زن باید به آمیزش با شوهر علاقه مند باشد بدین معنی است که او پـس از رویکرد مرد به وی از تحریک شدن خویش نهراسد و خود را به رغبت در اختیار وی قرار دهد.
کمرویی و حیا کـمـرویـی و حـیـا عـامـل دیگر بی توجهی بانوان به مسائل جنسی است . این عامل در آغاز ممکن اسـت پـدیـده ای طـبیعی و زودگذر باشد ولی هرگاه همراه با عواملی دیگر، در اخلاق زن باقی بماند، برای وی نوعی منش ثانوی ایجاد می کند که او را از همبستری با وجود میل باطنی گریزان می سازد. در این حال ، ممکن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولی نه به علت آن آگاه است و نـه شـیوه درمانش را می داند. تا آنجا که رفته رفته زندگی سرد و نا شاد را بر دلبری و دلگرمی تـرجیح می دهد و در این راه چندان پیش می رود که گاهی می پندارد نمی تواند رفتاری غیراز این داشته باشد.
اگـر دخـتـری بـا ایـن فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی ، عملی حیوانی و باعث پستی مـنـزلـت انـسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دایم به خاطر بیان احساسات و عواطفش مـلامت ونکوهش شود این خیال باطل در ذهن او نقش می بندد که مسائل جنسی اصولا مبتذل و پوچ است . مسلما این تخیلات پس از ازدواج نیز بسهولت از بین نخواهد رفت .
تجربه بد در گذشته: گروهی از زنان در گذشته تجربه بسیار بدی از ایجاد رابطه داشته اند که می تواند این مسئله به دست درازی لاس زدن خشونت تجاوز و یا رفتاری از طرف یک فرد باشد که با رضایت ایشان نبوده است این مسئله نیز می تواند در زندگی زناشویی فرد در آینده با عث سرد مزاجی زن شود.
نامناسب بودن شرایط و تاثیر عوامل محیطی : معمولا در برقراری روابط زناشویی ، مردان در پیگیری خواسته خود بیشتر پافشاری دارند تا زنان . بعلاوه وجود حیا در بانوان همیشه مانع از آن است که آغازگر این تمنا باشند. آنها بمراتب بیشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعیت و زمینه ها می اندیشند و ترس از اموری دارند که مردان بندرت بدانها فکرمی کنند. اگـر زمانی در زن تمایلی به برقراری رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و زمینه ها فراهم نباشد، این میل دوام نمی یابد. گـاهـی هـم ایـن بـی میلی به سبب فراهم نبودن زمینه ها نیست بلکه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدی است . برای مثال هرگاه دسترسی به آب برای انجام نظافت و طهارت ممکن نباشد پیش ازمرد، زن است که از انجام آمیزش خودداری می کند و بدان اشتیاقی نشان نمی دهد.
گـاهـی وجـود صـاحـبخانه یا میهمان و افراد دیگر مشکلاتی فراهم می آورد که برای مرد نادیده انـگـاشـتـن آنـهـا امـری طـبـیـعـی است در حالی که تصور وجود آنان ، برای بانوان ملال انگیز و دلسردکننده است . مـوقـعـیـتهایی چون سفر، ایام بیماری ، ضعف جسمی ، خستگی و عواملی از این قبیل برای بانوان جدا حایز اهمیت است ، در حالی که برای مردان چنین نیست .
تاثیر دلهره و اضطراب بر میل جنسی : وجـود دلـهـره (به هر دلیل که باشد) میل جنسی را در زنان بشدت کاهش می دهد و چه بسا این عـامـل درمـردان مانعی برای کاهش میل جنسی نباشد. در نظر آورید که در خانه ای حمام یا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر کردن صاحبخانه نیازمند باشد. در این حال تـمـایـل بـه برقراری آمیزش چندان وجود ندارد. بعکس هرگاه در اتاق استراحت ، حمام کوچکی وجـود داشـته باشد که بتوان نظافت کرد، طبیعتا اشتیاق به آمیزش (حتی اگر میل قبلی نباشد) ممکن است به وجود آید.
همچنین ترس از بارداری و محیط نامناسب و .. برای زن نا امنی و دلهره به همراه می آورد . نقش تغذیه در رابطه جنسی : تغذیه ناکافی از عواملی است که در تحلیل بردن قوای جنسی نقشی بسیار مؤثردارد. گاهی انسان به چیزی بی میل نیست ولی برای رو کردن بدان و بهره مند شدن از آن در خود توانی نمی بیند. این در حالی است که اشتیاق به همبستری بدون تغذیه صحیح ( کافی ) میسر نـیست . اگر تغذیه زن مناسب نباشد انتظار کشش جنسی بیهوده است .
کامروا نشدن از همبستری : براساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کامروا نشدن از همبستری است . آنها به موجب نا آشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی ، چـه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی ، غیر بهداشتی و مشمئز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد.
اکثر مردان متاهل ، باور ندارند که از آیین همبستری اطلاعات ناقصی دارند. بر خیلی از مواقع اشـکال اصلی به طرف مقابل آنها یعنی به مرد مربوط می شود که باید وظایف خود را درست اجرا کند گاهی اوقات مرد با آنکه با شیوه های روابط جنسی آشناست بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی ، همسر خـود را در کـامـروا شـدن یـاری نـمـی کـند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی می کشد. سردی جنسی خصیصه ای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند. فردی کـه احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تاکنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود می آورد، مواجه نشده است .
عوامل دیگر به طور خلاصه عبارتند از :
۱- تربیت سخت گیرانه و مستبدانه دوره کودکی
۲- تربیت بسیار مذهبی و خشک در دوران کودکی
۳- سکس های عجولانه در دوره نامزدی و ترس از فهمیدن دیگران،حاملگی و ورود افراد دیگر به اتاق
۳- داشتن خاطره بد از اولین رابطه سکسی
۴- احساس خشم و یا تنفر از همسر
۵- نداشتن اعتماد به همسر
۶- وجود رابطه نا ایمن و نامهربان و دعوا و خشونت میان همسران
۷- هنگامیکه یک زن نتواند به همسرش تکیه کند و او را به عنوان یک مرد مطمئن در کنارش بپذیرد
۸ بی احترامی به زن از سوی همسر
۹- داشتن اطلاعات غلط و اشتباه درباره سکس
۱۰- احساس اینکه رابطه جنسی یک رابطه کثیف است و تنها مربوط به زنان بدکاره می شود
اگـر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال زود یا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود می آید. یعنی یا تحریک نشده و یا محرومیتهای متوالی بتدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بـیـن رفـتـن میل جنسی او می شود. در هرحال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه لذت نخواهد برد . شاید همسر مردی بسیار مهربان و زن و فرزند دوست و صمیمی و صـبـور باشد. ولی از نظر عمل زناشویی هیچ توجهی به رضایت زن نداشته باشد و لذت جنسی همسر را نادیده بگیرد.